15 فیلم برتر وینونا رایدر؛ ستاره دوست داشتنی سینما
به گزارش بارازعلی، در این مقاله تعدادی از بهترین فیلم ها و نقش آفرینی های وینونا رایدر را کنار هم آورده ایم تا یادمان نرود این ستاره بی نظیر و دوست داشتنی سینما در چه آثار دلپذیری بازی کرده است.
وینونا رایدر ستاره بی چون و چرای دهه 90 میلادی بود. این دختر پر انرژی که انگار پشت چشم های گرد و درخشانش جهانیی خیالی پنهان کرده بود، با فیلم هایی مثل بیتل جوس (Beetlejuice) و ادوارد دست قیچی (Edward Scissorhands) خیلی زود تبدیل به یکی از مشهورترین و محبوب ترین ستاره های سینما شد و خیلی ها را شیفته خودش کرد. چند سالی کم فروغ شد و هواداران بی شمارش را دلتنگ نگه داشت، ولی دوباره سر زبان ها آمد و حالا با سریال چیزهای عجیب (Stranger Things) دوباره به اوج برگشته.
وینونا رایدر جوایز زیادی کسب کرده و نامزدی های زیادی هم به دست آورده. دو بار نامزد اسکار شده و یک گلدن گلوب هم برده و به این طریق جایگاهش را به عنوان یکی از بهترین و پیروز ترین ستاره های سینما تثبیت کرده است.
رایدر در مینه سوتا به دنیا آمد و اولین فیلمش را سال 1986 بازی کرد. او در کنار آرزو و رویایش برای بازیگر شدن، در فعالیت های انسان محبت آمیز هم دخیل بود و از 20 سالگی در سازمانی خیریه کار می کرد که هدفش فرستادن سرخ پوستان بی بضاعت به دانشگاه بود. او در هر دو شاخه پیروز بود و وقتی در سینما استعدادش را کشف کردند، توانست با تعدادی از بزرگ ترین نام های این صنعت همکاری کند.
رایدر در مصاحبه ای گفته: من یاد گرفته ام که نقص داشتن ایرادی ندارد. می دانم زندگی گاهی اوقات شلوغ و به هم ریخته می شود، بعضی روزها اوج می گیریم و خیلی روزها سقوط می کنیم. ولی از همه مهم تر این است که، هیچ راه حل نهایی مرموز و رازآلودی برای این معماهای عجیب و غریب زندگی وجود ندارد که دنبالش برویم. وقتی پایان بپذیریم که ایرادی ندارد پاسخ تمام سؤالات را نداشته باشیم و معمای زندگی قرار است حل نشده باقی بماند، بپذیریم نقص داشتن ایرادی ندارد و لازم نیست کامل و بی عیب باشیم، متوجه می شوید که احساس سردرگمی یکی از طبیعی ترین بخش های انسان بودند است.
او در ادامه گفت: تماشای خودم در فیلم ها برایم کار راحتی است، احتمالا چون خیلی وقت است مشغول به این کار هستم، از زمان بچگی تا الان. برای همین یک جورهایی بزرگ شدن خودم را در فیلم ها دیده ام و دوران بلوغم عملا جلو دوربین شکل گرفت. عمیقا عاشق سینما و فیلم هستم. حتی بعضی از فیلم هایی که بازی کرده ام را به قدری دوست دارم که برایم مهم نیست خودم در آن ها بازی کرده ام. فیلم هایی مثل عصر معصومیت (1993)، بوته آزمایش (1996) و هذرها (1989).
15. در جست وجوی ریچارد (Looking for Richard)
- محصول: 1996
- کارگردان: آل پاچینو
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 81%
فیلم مستند/داستانی آل پاچینو یک تجربه غیرمتعارف بود که در آن ایده های شکسپیر را با شکل وشمایل مدرن به نمایش می گذاشتند. آل پاچینو هم زمان که نمایش نامه ریچارد سوم را به تصویر می کشید، به اهمیت و جایگاه این غول ادبیات هم می پرداخت.
رایدر در مقابل خود آل پاچینو نقش لیدی ان را بازی می کرد و چهره های دیگری هم مثل الک بالدوین و کوین اسپیسی هم در فیلم حضور داشتند. در جست وجوی ریچارد مورد تحسین منتقدان زیادی قرار گرفت و در تعدادی از مطرح ترین جشنواره های سینمایی سراسر جهان به نمایش در آمد و خیلی ها رویکرد پاچینو نسبت به شکسپیر را ستودند.
14. دراکولای برام استوکر (Bram Stokers Dracula)
- محصول: 1992
- کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 75%
این اقتباس سینمایی از رمان مشهور دراکولا، بیشتر از اینکه متعلق به خالق اثر یعنی برام استوکر باشد، فیلم کاپولا به شمار میرود. فیلم دراکولا با تکنیک های سینمایی درجه یک و جلوه های ویژه درخاشن ساخته شد و با گذر سالیان دراز، هنوز هم جادویش را از دست نداده و تأثیرگذار است.
در این فیلم پربازیگر چهره هایی مثل کیانو ریوز، گری اولدمن و آنتونی هاپکینز در کنار وینونا رایدر بازی می کردند. اگرچه اکثرا از کیانو ریوز به خاطر نقش آفرینی کم مایه اش انتقاد کردند. رایدر در نقش مینا هارکر درخشان ظاهر شده، زنی که دراکولا فکر می کند تجسم دوباره همسر مُرده اش است.
13. پری های دریایی (Mermaids)
- محصول: 1990
- کارگردان: ریچارد دی بنجامین
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 74%
این کمدی درام ریچارد بنجامین که سال 1990 اکران شد، اقتباسی است از رمانی به قلم پتی دن و داستان مادری مجرد و عجیب و غیرمتعارف را روایت می کند که دخترهایش را به شهری کوچک در ماساچوست می برد. داستان پری های دریایی در دهه 60 میلادی می گذرد و زندگی غیرعادی و پرماجرای این مادر و دخترهایش را روایت می کند.
تیم بازیگران این فیلم در زمان خودش فوق العاده بود. شِر، خواننده مشهور پاپ نقش مادر عجیب فیلم را بازی می کند و وینونا رایدر دختر پانزده ساله اوست که تمام فکر و ذکرش شده آموزه های کاتولیک. نقش آفرینی رایدر به حدی خوب و درخشان بود که به خاطرش نامزد گلدن گلوب شد و جایزه بهترین بازیگر مکمل را در جوایز هیأت ملی بازبینی فیلم از آن خود کرد.
12. گلوله های بزرگ آتش (Great Balls of Fire)
- محصول: 1989
- کارگردان: جیم مک براید
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.2 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: -
گلوله های بزرگ آتش یکی از آن فیلم های قدرنادیده تماشایی است که در ابتدا قرار بوده جور دیگری باشد، ولی در گذر زمان تبدیل به اثری کاملا متفاوت و جاودانه شده. با اینکه فیلم در ظاهر قرار بوده یک اثر زندگی نامه ای درباره ی جری لی لوییس (با بازی دنیس کوید) باشد، ولی معمولا آن را به عنوان یک فیلم سوررئال می شناسند که سرخوشانه روایت می شود و خودش را جدی نمی گیرد.
خیلی از منتقدها به خاطر همین قضیه فیلم را کوبیدند و گفتند فیلم ساز عمدا فقط وجه مثبت و خوب زندگی لوییس را به تصویر کشیده و کاری به روزگار تاریک و تلخش نداشته و به خاطر همین اثر وفادار و قابل تأملی نیست. ولی الان بیشتر به عنوان فیلمی شناخته می شود که در آن یکی از اولین نقش آفرینی های وینونا رایدر را می توانیم ببینیم. نقشی که حسابی با آن دیده شد. رایدر نقش میرا گیل براون را بازی می کند، دختری که در سیزده سالگی با لوییس ازدواج کرد و جنجال آفرید.
11. واقعیت گزنده است (Reality Bites)
- محصول: 1994
- کارگردان: بن استیلر
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.6 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 64%
این کمدی رمانتیک دلچسب ساخته بن استیلر، تصویری واقعی و همدلی برانگیز از نسل جوان های عاصی دهه 90 میلادی نشان می دهد، تصویری که هنوز هم تأثیرگذار و تماشایی است.
در کنار وینونا رایدر، ایتان هاوک و خود بن استیلر هم در فیلم بازی کرده اند. داستان درباره دختری جوان باانگیزه است که رؤیای فیلم سازی دارد و می خواهد با ضبط و ادیت تصاویر ویدیویی به جایی برسد. در همین حین با معضلات و مسائل او و رفقایش آشنا می شویم و به دل امیدها و ناامیدی های نسلی می رویم که هنوز جایگاهش را کشف نکرده. حالا و بعد از چندین سال، اگر دوباره به فیلم نگاه کنیم متوجه می شویم بیشتر از اینکه یک کمدی رمانتیک ساده باشد، شبیه مستندی است که تصویری ملموس و باورپذیر از نسل جوان آن زمان نشان داده.
10. بوته آزمایش (The Crucible)
- محصول: 1996
- کارگردان: نیکلاس هیتنر
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 68%
این فیلم بر پایه نمایش نامه ای درخشان به همین نام و نوشته آرتور میلر ساخته شده و داستانش استعاره ای است از محاکمه های جنجالی شهر سیلم (که در آن افرادی را به جرم ساحره بودن محکوم می کردند). بوته آزمایش، محاکمه های ضد کمونیستی دوران مک کارتی را با همان محاکمه های عجیب وغریب شهر سیلم مقایسه می کند.
داستان سال 1692 می گذرد و وینونا رایدر نقش زنی به نام ابیگیل را بازی می کند که گفته شده ساحره است و خروسی را کشته و خونش را نوشیده، و آرزو کرده تا الیزابت (جوآن آلن) همسر جان پروکتور (دنیل دی لوییس) بمیرد.
آرتور میلر درباره این فیلم گفته: از جهاتی، اینکه فیلم را استودیویی هالیوودی ساخته خودش یک ماجرای طعنه آمیز است. اتفاقی که اگر دهه 50 بود، غیرممکن به نظر می رسید.
9. دختر، از هم گسیخته (Girl, Interrupted)
- محصول: 1999
- کارگردان: جیمز منگولد
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 53%
این فیلم با اقتباس از کتابی نوشته سوزانا کیسن ساخته شده. کیسن دهه 60 میلادی مدتی در بیمارستانی روانی بستری بوده و ماجراهایی را که در آنجا از سر گذرانده به شکل کتابی زندگی نامه ای در آورده.
در این فیلم وینونا رایدر نقش دختری مستأصل را بازی می کند که جهت و هدفی در زندگیش ندارد و سردرگم و گیج روزهایش را می گذراند. بعد از یک خودکشی ناپیروز، او را به بیمارستانی روانی می برند تا درمان شود ولی ماجراهای غیرمنتظره ای برایش پیش می آید.
وینونا رایدر مثل همیشه بی نظیر و تماشایی بازی کرده و با اینکه نقش آفرینیش زیر سایه بازی آنجلینا جولی (که نقش جامعه ستیزی عصیان گر را بازی کرده) قرار گرفته، ولی همیشه به عنوان یکی از بهترین بازی های عمرش محسوب می شود.
رایدر درباره این فیلم گفته: وقتی بیست و یک سالم بود کتاب را خواندم، و دیوانه وار عاشقش شدم. هیچ کتابی مثلش نخوانده بودم. به شکل بی رحمانه ای صادقانه نوشته شده بود و در عین اینکه ماجرایی تلخ و تکان دهنده روایت می کرد، سرخوشانه و پرانرژی هم بود. شخصیت هایش درگیرکننده و ملموس بودند و قلب آدم را به درد می آوردند، ولی هم زمان بامزه هم بودند. برای همین عاشق تمام شخصیت هایش شدم.
8. یک پوینده تاریک (A Scanner Darkly)
- محصول: 2006
- کارگردان: ریچارد لینک لیتر
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 68%
ریچارد لینک لیتر این فیلم را با اقتباس از رمانی نوشته فیلیپ کی. دیک، نویسنده مشهور رمان های علمی-تخیلی ساخت و از تکنیک روتوسکوپی استفاده کرد تا شکل وشمایلی کاملا ویژه به فیلمش ببخشد و جهانی بسازد عجیب و تکرارنشدنی. تکنیک های بصری این فیلم به بهترین شکل ممکن استفاده شده اند و مرز بین خیال و واقعیت را محو و نادیدنی می کنند. با تماشای این فیلم نمی دانیم دقیقا چه حسی داریم. حرکات شبیه آدم های واقعی است ولی رنگ و تصاویر به نقاشی می ماند. انگار وسط خوابی دیوانه وار قرار گرفته ایم که عجیب و عجیب تر می شود.
وینونا رایدر در این فیلم نقش دانا را بازی می کند، زنی که به خاطر سوء مصرف ماده ای مخدر به نام D دچار مسائل روحی روانی شده و از ارتباط فیزیکی و جسمی بی زار است.
لینک لیتر در مصاحبه ای سال 2006 گفت: درست است که این یک فیلم علمی-تخیلی است، ولی عملا تنها یک مؤلفه در کل جهانیش است که به ژانر می خورد: آن لباس مبدلی که مدام در حال تغییر شکل است و راستش استعاره ای است از هویت های چندگانه.
او در ادامه اضافه کرد: داستان فیلم در جهانی بعد از یازده سپتامبر می گذرد، مقطعی که همه جا امنیتی شده بود و ترس از اتفاق های مشابه را داشتیم. خیلی عجیب بود که چقدر سریع دولت از این ماجرا استفاده کرد تا کنترل و نظارتش را بیشتر کند.
7. ادوارد دست قیچی (Edward Scissorhands)
- محصول: 1990
- کارگردان: تیم برتون
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 90%
داستان موجود معصومی که به جای دست، قیچی دارد (جانی دپ) و یک دل نه صدل دل عاشق دختری زیبارو (وینونا رایدر) می شود، شبیه آن حکایت های دلنشینی است که مادربزرگ هایمان تعریف می کردند تا شب ها خوابمان برود. تیم برتون با مهارتی فوق العاده قصه ای برایمان تعریف کرد که هرگز تکراری نمی شود و با هر سن و سالی به تماشایش بنشینید، لذت می برید، تحت تأثیر قرار می گیرید و عاشق می شوید.
این اولین همکاری بین تیم برتون و جانی دپ بود و نقطه شروع رفاقتی چندین ساله به حساب می آمد. تیم برتون با روایت این قصه سراغ مضامین عمیق و پیچیده ای مثل بیگانگی و درگیری های فکری و روانی رفت و به عمد همه چیز را ساده برگزار کرد. وینونا رایدر هم که مثل همیشه با تمام حرکات و رفتارهایش دلبری می کرد و مخاطبان به ادوارد ساده دل حق می دادند که این طور شیفته چنین موجود زیبایی شود.
کارولین تامپسون (فیلم نامه نویس فیلم) می گوید: یک شب وقتی داشتیم نوشیدنی می خوردیم، تیم درباره نقاشی هایی گفت که زمان دبیرستان کشید. نقاشی هایی از شخصیتی که به جای دست، قیچی داشت. تا این را گفت فوری فهمیدم با این تصویر چه باید بکنم. پس رفتم و طی حدود سه هفته نسخه اولیه فیلم نامه را در هفتاد صفحه نوشتم و تحویلش دادم. فیلمی که در نهایت ساخته شد عملا همان بود.
6. قوی سیاه (Black Swan)
- محصول: 2010
- کارگردان: دارن آرونوفسکی
- امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 85%
این تریلر روان شناختی دارن آرونوفسکی درباره یکی از مهلک ترین میل های بشر است؛ اینکه با تمام وجود در پی چیزی انتزاعی و تعریف نشدنی و دست نیافتنی مثل کمال هنری بیفتیم و از همه چیز زندگی امان مایه بگذاریم. در قوی سیاه، وینونا رایدر نقش بث مک انتیر را بازی می کند. بالرینی که زمانی در اوج پیروزیت و معروفیت بوده و حالا دختری جوان به نام نینا سایرز (ناتالی پورتمن) جایش را گرفته و مجبورش کرده اند بازنشسته شود. در همان مدت زمان کوتاهی که حضور دارد، می توانید فروپاشی روانی را در چهره و رفتارش ببینید. زنی را می بینیم که همه زندگیش را فدا کرده و حالا مثل یک دستمال کهنه دورش می اندازند، و رایدر با هنرمندی مثال زدنی توانسته این حس ویرانگر را در کمترین زمان ممکن به بیننده منتقل کند.
فیلم نامزد پنج جایزه اسکار شد و ناتالی پورتمن هم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را به دست آورد. آرونوفسکی درباره قوی سیاه می گوید: ساخت این فیلم به شکل مستقل و خارج از سازوکارهای استودیویی مزایا و معایبی داشت. یکی از مزایا این بود که بودجه نامحدودی نداشتیم و مدام تلاش می کردیم با منابعی محدود، بهترین نتیجه ممکن را بگیریم.
5. شب روی زمین (Night on Earth)
- محصول: 1991
- کارگردان: جیم جارموش
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 75%
در این فیلم کمدی نوآورانه اثر جیم جارموش، پنج داستان گوناگون را می بینیم که در شهرهایی متفاوت می گذرد. در هر کدام از این داستان ها، شخصیت هایی درون یک تاکسی هستند و از جایی به جای دیگر می فرایند. وینونا رایدر نقش یک راننده تاکسی بی خیال و سرخوش را بازی می کند که بی وقفه سیگار می کشد و در خیابان های لس آنجلس می راند. وقتی یکی از تهیه کننده های هالیوودی (جینا رولندز) سوار تاکسیش می شود، جر و بحث جالبی بین این دو در می گیرد و وینونا رایدر درباره جاه طلبی هایش با او حرف می زند.
جیم جارموش در مصاحبه ای درباره جینا رولندز گفت و اینکه چطور حضور او به رایدر هم کمک کرد: وقتی اولین بار با او ملاقات کردم حسابی دستپاچه بودم چون یکی از محبوب ترین بازیگران من روی این سیاره است. بسیار شخصیت گرم و بخشنده ای دارد و در کنارش احساس راحتی می کنید. وینونا هم خیلی دستپاچه و مضطرب بود. ولی در عرض پنج دقیقه تمام این اضطراب هایش از بین رفت. جینا چنین تأثیری داشت و فوری گرما و صمیمیتی مثال زدنی به همه منتقل می کرد.
4. بیتل جوس (Beetlejuice)
- محصول: 1988
- کارگردان: تیم برتون
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 85%
در این فیلم شوخ وشنگ و بسیار سرگرم کننده تیم برتون، مایکل کیتون نقش شبح فریبکار داستان یعنی همان بیتل جوس را بازی می کند و انصافا عالی و درخشان و حیرت انگیز ظاهر شده. فیلم هم بامزه و خنده دار است و هم لحظات نسبتا ترسناکی دارد، و در کنار وینونا رایدر و مایکل کیتون ستاره های مجذوب کننده دیگری هم در آن می بینیم. از الک بالدوین و جینا دیویس گرفته تا کاترین اوهارا. بیتل جوس جهانیی عجیب و حیرت انگیز را به ما نشان می دهد، جهانیی که خلقش تنها از فکر خلاق و دوست داشتنی و دیوانه وار تیم برتون برمی آید.
برتون می گوید: چیزهایی که بیشتر از همه توجه مرا جلب می کنند، همان چیزهایی هستند که معمولا فکر می کنید جواب نمی دهند و به نتیجه نمی رسند. در بیتل جوس، هر روز می دانستم چه چیزهایی جواب می دهد و چه چیزهایی به نتیجه نمی رسد. و این خیلی انگیزه بخش بود، به ویژه وقتی بدانید مشغول ساخت ایده ای تا این حد افراطی و غیرمتعارف هستید. خیلی ها علیه داستان بیتل جوس موضع داشتند و درکش نمی کردند، ولی وقتی من خواندمش با خودم فکر کردم وای! چقدر جالب است. فرایند طرح و داستانش خیلی اتفاقی است و از فرمول و روش داستان هایی که مثلا اسپیلبرگ می سازد پیروی نمی کند. همین چیزهای غیرمتعارف و دور از فکر است که مرا به خودش جلب می کند. از اینکه هیچ قصه ای به شکل کلاسیک و تعریف شده اش نداشت، به هیجان می آمدم.
3. هذرها (Heathers)
- محصول: 1989
- کارگردان: مایکل لمن
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 93%
در این فیلم یکی از محبوب ترین و دوست داشتنی ترین نقش آفرینی های وینونا رایدر را می بینیم. درامی درباره دوران دبیرستان که در آن رایدر نقش دختری به نام ورونیکا سایر را بازی می کند. ورونیکا عضوی از یک محفل و گروه خصوصی از دخترهایی شده که همگی اسمشان هذر است. او در این حین عاشق دانش آموزی سرکش به نام دین (با بازی کریستین اسلیتر) می شود ولی وقتی دین یکی از هذرها را به قتل می رساند، همه چیز به هم می ریزد.
تهیه کننده فیلم دنیس ناوی می گوید: وینونا رایدر به شدت باهوش و جسور و غیرمتعارف است. باورمان نمی شد دختری 15 ساله بتواند این قدر مهارت و هنرمندی از خودش نشان دهد. خوش شانس بودیم که وینونا عاشق فیلم نامه شد.
2. زنان کوچک (Little Women)
- محصول: 1994
- کارگردان: گیلیان آرمسترانگ
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 92%
در پنجمین اقتباس سینمایی از رمان کلاسیک لوییزا می الکات، وینونا رایدر نقش جو مارچ، دختر باهوش و زبر و زرنگ و جاه طلب خانواده مارچ را بازی می کند. جو رویای نویسنده شدن در سرش دارد و نمایش نامه هایی می نویسد تا سه خواهرش در آن ها نقش آفرینی کنند.
وینونا رایدر نقشی اساسی در ساخته شدن این فیلم داشت و حتی خودش شخصا کارگردان استرالیایی را قانع کرد تا به پروژه بپیوندد. در کنار رایدر بازیگرهای مطرح دیگری چون کریستین بیل، کیرستن دانست، کلیر دینز و سوزان ساراندون هم در فیلم بازی می کنند.
رایدر درباره زنان کوچک می گوید: یکی از معدود فیلم های من است که هر بار از تماشای خودم در آن لذت می برم. واقعا دوستش دارم و تجربه ای خاص و ویژه ای برایم بود. از بچگی با نوشته های لوییزا می الکات بزرگ شده بودم و برای همین حسابی برای بازی در زنان کوچک هیجان داشتم.
1. عصر معصومیت (The Age of Innocence)
- محصول: 1993
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز: 84%
اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته ادیث وارتون که سال 1920 منتشر شد. داستان این درام تاریخی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی طی سال های دهه 1870 و در نیویورک می گذرد و ماجرای ازدواج نیولند آرچر (دنیل دی لوییس)، با می ولند (رایدر) را روایت می کند. آرچر درگیر رابطه عاشقانه با زنی دیگر هم می شود و اوضاع زندگیش گره می خورد.
فیلم برنده اسکار بهترین طراحی لباس شد و وینونا رایدر هم نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن. اسکورسیزی درباره فیلم می گوید: چیزی که همیشه درباره آن دوره به نظرم می رسید، خشونتی بود که زیر ظاهری از اخلاقیات و رسم و رسومات پنهان می شد. مردم منظور واقعی اشان را نمی گفتند و با جملات و کلمات بازی می کردند. ولی من در خرده فرهنگی صریح و بی پرده بزرگ شده بودم. وقتی در محله ایتالیایی ها کسی کشته می شد، منظور و تعبیر دیگری وجود نداشت و همه می دانستیم قضیه چیست.
او در ادامه می گوید: معمولا به دست یکی از دوستان و آشنایانش کشته می شد. و به شکل بامزه ای، قتل را شبیه مناسک و مراسمی خاص و مذهبی اجرا می کردند. ولی آن زمان و سال های دهه 1870، جامعه نیویورک کلا طور دیگری بود. همه چیز خیلی سرد و خشک به نظر می رسید. نمی دانم کدامش را ترجیح می دهم. وقتی بزرگ می شدم تنها با یک روش آشنا بودم، ولی طی ده سال گذشته و در زندگی شخصی خودم، به این نتیجه رسیده ام که خیلی خوب است بتوانیم کمترین کلمه های ممکن را به کار ببریم و هم زمان منظورمان را برسانیم.
منبع: faroutmagazine
منبع: دیجیکالا مگ