ترس از دعوای زناشویی عاملی برای عدم صداقت

به گزارش بارازعلی، ترس از دعوای زناشویی از آنجا ناشی می شود که ما بر طبق آنچه از کودکی در ناخودآگاهمان انباشته شده بیان کردن خود را با خوب نبودن یکی می دانیم.

ترس از دعوای زناشویی عاملی برای عدم صداقت

تعداد زیادی از زن و شوهرها وجود دارند که به دلیل ترس از درگیری ودعوای زناشویی با مسایل و مسائل خود روبرو نمی شوند و همین باعث می شود مسائلشانریشه دار شده و حتی تا سر حد طلاق نیز پیش بروند. در این مقاله به شما کمک می کنیمتا تصمیمات درست تری در مورد احساسات و عواطف ناخوشایند خود بگیرید و این شهامت رابه دست بیاورید تا مسائل خود را صادقانه با همسر خود حل کنید.

علت گریز از بیان احساسات ناخوشاید چیست؟

یکی از مهلک ترین اشتباهاتی که زن و شوهر مرتکب می شوند این است که ازترس ایجاد درگیری و تشنج، احساسات ناخوشایند خود را سرکوب می کنند. غافل از اینکهبا این کارشان ارتباط و پیوند روحی - عاطفی میان خود و نامزد/همسرشان را نابودکرده و شور و حرارت میان خود را از بین می برند.

  • برنامه ریزی احساسی در کودکی

اگر شما والدینی داشتید که مدام درگیر دعوای زناشویی بودند، هنگامی کهشما کودک بوده اید به طرزی ناخودآگاه باور کردید اگر عصبانی شوم، دختر بدیهستم، درست مثل مادرم. ترجمه این احساس این است: هرگز نمی توانم واجازه ندارم احساسات خود را بیان کنم. این باور بر زندگی شما حاکم می شود وروابط و ازدواج شما را اداره می کند. شما خودآگاهانه می دانید که مادرتان نیستید،اما سخت پایبند هستید رفتاری از شما سر نزند که شباهتی به رفتارهای مادرتان داشتهباشد. بنابراین هنگاهی که نامزد/همسرتان شما را ناراحت می کند، واکنش طبیعی شمااین است که ناراحت و عصبانی شوید و همین، زنگ خطری را در ذهنتان به صدا می آورد کهداری شبیه مادرت می شوی! وسپس به طرزی غریزی این گونه احساسات را در خود سرکوب می کنید، حتی قبل از اینکهظاهر شوند و خودی نشان دهند.

بدانید خطری که در اینگونه موارد احساس می کنید وجود خارجی ندارد. اینخطر بازنواخت احساس خطر و ناامنی ناشی از رفتار والدین و عصبانیت های آنهاست، زیرانمی دانستید مادرتان در موقع عصبانیت می خواهد چه بلایی سرتان بیاورد. و حالا هروقت با خشم خود روبرو می شوید، همان احساسات و عواطف قدیمی بار دیگر در شمابازنواخت و فعال می شوند. گویی کودک 5 ساله درون شما مهار احساسی و عاطفی شما

چه باید کرد؟

1- به کودک درون خود فرصت دهید

شما باید به کودک درون خود فرصت بدهید بار دیگر خودش را پیدا کند وبتواند ابراز وجود کند و احساسات منفی و ناخوشایند خود را که هیچ وقت فرصت ابرازآنها را نیافته بود ابراز کند. شما در نقش پدر یا مادر آن کودک خردسال و هراسان وبی پناه وظیفه دارید با او حرف بزنید و با او ارتباط برقرار کنید و به او اطمینانخاطر بدهید که هیچ خطری او را تهدید نمی کندو می تواند با اطمینان و احساس امنیت تمام احساسات خود را ابراز کند و اجازه داشته باشد که ناراحت و عصبانی شودبدون ترس از دعوای زناشویی.

در این میان اگر نامزد/همسر شما نیز از طریق گفتارش به شما اجازه بدهدکه همیشه مجبور نیستی خوش اخلاق و مهربان باشی و حق داری بعضی وقت ها ناراحتو عصبانی باشی کمک بزرگی به شما کرده است که بتوانید خشم خود را از طریقیمسالمت آمیز ابراز کنید.

2- طبیعت خشم خود را درک کنید تا از آن نترسید

راه حل دوم این است که نقشه احساسی خود را بشناسید. احساسات و عواطفما لایه لایه و تو در تو هستند. سطوح مختلف احساسی عبارتند از:

  1. خشم، انزجار و سرزنش
  2. رنجش، غم، اندوه، یاس و سرخوردگی
  3. ترس، ناامنی و زخم های کودکی
  4. پشیمانی، درک متقابل و مسئولیت پذیری
  5. خواسته ها، راه حل ها و آرزوها
  6. عشق، بخشش و قدردانی

1- برای درک بهتر این نقشه احساسی به این مثال توجه کنید: فرض کنیدشوهرتان کاری می کند که شما خشمگین می شوید. در این لحظه خشم واضح ترین و روشن تریناحساسی است که به شما دست می دهد.

2- در زیر خشم، غم و اندوه واقع شده است. واقعیت این است که فقط به دلیلاینکه شوهرتان برای مثال دو ساعت دیر کرده است فقط عصبانی نیستید بلکه غمگین ورنجیده نیز هستید. به این معنی که از اینکه احساسات شما را نادیده گرفته استرنجیده و غمگین شده اید.

3- اما در زیر این غم و اندوه لایهعمیق تری دیگری وجود دارد به نام ترس، همان سطح احساسی یا همان لایه ازعواطف که تمامی زخم ها و لطمه های عاطفی بازمانده از دوران کودکی در آنجا انبارشده است. بنابراین به موازات خشم و غم، به درجاتی نیز ترسیده اید. ترس از اینکهشوهرتان همیشه درگیر شغل خود باشد و نتوانید مدت زیادی با هم باشید. بخشی از اینترس مربوط به زمان حال و بخش بیشتر آن مربوط به گذشته است.

4- چهارمین لایه احساس، پشیمانی و درک متقابل است. ممکن است از واکنش هاینامناسب برخاسته از خشم خود پشیمان باشید یا حتی از اینکه گاهی خشم خود را سرکوبکرده و چیزی نگفته اید و منفعلانه عمل کرده اید پشیمان باشید.

5- لایه احساسی بعدی خواسته ها، راه حل ها و آرزوهاست؛ آنچه دوست داریداتفاق بیفتد، امیدها و راه حل هایی که مسائل را حل نماید. برای مثال در این مورد بهخصوص آن است که دفعه بعدی که همسرتان می خواهد دیر به خانه بیاید به شما زنگ زده واطلاع دهد.

6- لایه احساسی بعدی که درزیر تمامی لایه ها و در عمیق ترین سطح نهفته، عشق و بخشش است. اگر همسرتان را اینقدردوست نداشتید از دیر کردنش ناراحت نمی شدید. به سبب همین عشق است که اول می ترسید،بعد می رنجید و اگر بسیار رنجیده باشید، عصبانی می شوید.

  • هنگامی که احساسات ناخوشایند خود را حلو فصل می کنید و با استفاده از نقشه احساسی خود طعم آنها را می چشید می توانید عشقرا بازیابید. این بیان تمامی حقیقت در مورد احساسات نامیده می شود.

سه نکته مهم زیر را خوب درک کنید

1- احساسات و عواطف منفی و ناخوشایند بدنیستند. این احساسات نتیجه طبیعی عشقی هستند که درون ما سرکوب و مدفون شده است. ایناحساسات تنها موقعی خطرناک هستند که به جهت ترس از دعوای زناشویی به جای اینکه ابرازشوند اعمال شوند.

2- هنگامی که خشم خود را سرکوب می کنیدتمامی احساسات زیر آن را نیز به همراه آن سرکوب می کنید. بدین ترتیب ارتباط خود رابا عشق از دست می دهید.

3- هنگامی که قادر نیستید خشم خود را بهطریق سالم و سازنده حل و فصل کنید، ناپدید نخواهد شد بلکه به طریقی در درون شما تلنبارخواهد شد. چنانچه خشم سرکوب شده درون ریز خواهد شد و به شما آسیب خواهد زد. سرکوب کردنخشم باعث می شود همیشه احساس خستگی، بی نشاطی و ناامیدی کنید. چرا که قسمت اعظم انرژیحیاتی خود را صرف پنهان کردن و سرکوب کردن خشم کرده اید.

بیان تمامی حقیقت در مورد احساساتتان رابدون ترس از دعوای زناشویی از همین امروز شروع کنید. موضوعی کوچک و نه حیاتی و مهمرا انتخاب کنید تا برایتان ساده باشد، سپس ببینید چه نتیجه ای می گیرید.

منبع: از باربارا بپرسید

مجله اینترنتی خبرنگاران

منبع: setare.com
انتشار: 10 آذر 1399 بروزرسانی: 10 آذر 1399 گردآورنده: barazali.ir شناسه مطلب: 1515

به "ترس از دعوای زناشویی عاملی برای عدم صداقت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ترس از دعوای زناشویی عاملی برای عدم صداقت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید