سوء مدیریت در وزنه برداری ادامه دارد ، ناتوان در کنترل حواشی، ضعیف در مهره چینی
به گزارش بارازعلی، قطار مدیریت فدراسیون وزنه برداری در حالی به ایستگاه پایانی و ته خط نزدیک می گردد که سوء مدیریت و ناتوانی در کنترل حواشی باعث ایجاد بحران ها و حواشی مخربی در این رشته المپیکی شده است!
نبض مدیریتی وزنه برداری این روزها خوب نمی زند
رضا عباسپور - مدت ها است درباره وضعیت نابسمان مدیریتی موجود در وزنه برداری ایران، گفتیم و نوشتیم که حال و روز این رشته المپیکی آنطوریکه به دور از واقعیت وانمود می گردد خوب نیست. اما در بیشتر موارد برخی افراد منتسب و متصل به فدراسیون، دانسته یا ندانسته بر ما خرده می گرفتند که چرا وقتی همه چیز آرام است و ما هم اینقدر خوشبختیم شما بی خودی مدیریت وزنه برداری را به چالش می کشید و نقد می کنید؟ اما امروز که تقریبا قطار مدیریتی فدراسیون به ایستگاه پایانی و ته خط (روزهای منتهی به انتخابات فدراسیون وزنه برداری) نزدیک می گردد، با علنی شدن حواشی و ضعف مدیریتی موجود در وزنه برداری اغلب موافقین این سیستم نیز با تغییر و چرخشی قابل پیش بینی از سیستم دفاعی قبلی خارج شده و تبدیل شدند به منتقدانی که رو در روی ساختار و سازماندهی غلط مدیریت فدراسیون وزنه برداری ایستاده اند! سیستم ضعیفی که باعث شده وزنه برداری ایران در اغلب بحران هایی که قرار گرفته با شکست و فرو رفتن در حواشی و گرداب های خود ساخته بیش از قبل فرو برود. ---
مشکل رستمی هنوز حل نشده
واقعا خیلی ساده لوحانه به نظر می رسد اگر بخواهیم باور کنیم که با یک پادرمیانی ساده و به همین راحتی، مشکل ریشه ای و کهنه بوجود آمده میان کیانوش رستمی و سیستم مدیریتی و فنی تیم ملی حل و فصل گردد! واقعا بعید به نظر می رسد که باور کنیم کیانوش رستمی که سالها است، با همین روش یعنی تحویل نگرفتن کادرفنی و سیستم مدیریتی فدراسیون، خودش تمرین نموده واتفاقا با همین روش به موفقیت های بزرگی هم در دنیای وزنه برداری رسیده است، به این راحتی دست از روش قبلی خود برداشته و دوباره مثل بقیه ملی پوشان که زیر چتر کادرفنی مشغول تمرین هستند در اردو حاضر شده و با روش تمرینی کادرفنی تیم ملی (روشی که اصلا مورد تایید و دلخواه کیانوش رستمی نیست) بیایید و در اردوهای آتی دست به وزنه گردد! حداقل این موضوع برای هرکدام از اهالی وزنه برداری قابل هضم باشد برای ما که خیلی خوب با خلق و خوی این وزنه بردار، همچنین مدیریت وزنه برداری و کادرفنی تیم ملی آشنا هستیم قابل پذیرش و قبول نیست. بنابراین مشکل تک روی و خودمحوری کیانوش رستمی و تعدادی دیگر از ستاره های حال حاضر تیم ملی وزنه برداری بزرگسالان که البته مثل کیانوش علنی نشد اما دست کمی از وضعیت فعلی این وزنه برداری ندارد به اعتقاد ما یکی از چالش ها و بحرانهای اساسی است که نشان دهنده ضعف و ناتوانی مدیریت وزنه برداری در جمع کردن حواشی و ساماندهی به وضعیت ویترین این رشته که تیم ملی وزنه برداری بزرگسالان کشورمان به شمار می رود است! بنابراین نباید تردید داشت که پادرمیانی مسئولین کمیته ملی المپیک یا وزارت ورزش و مواردی از این قبیل شاید به صورت موقتی و مقطعی مثل مسکن های کوتاه مدت باعث آرام شدن کوتاه و مقطعی فضای ملتهب وزنه برداری گردد، اما مطمئنیم که این آرامش خیلی دوامی نخواهد داشت. زیرا مدیریت این مجموعه توانمندی برقراری ارتباطی دوسویه و متعادل بین استاد و شاگرد را در تیم ملی وزنه برداری ندارد. این را ما نمی گوییم بلکه نمونه های مختلف و تجربه های تلخ گذشته بازگو کننده و مصداق بارز این موضوع هستند. ---
هم وزنی رستم و سهراب، چالش جدید برای کادرفنی
قطعا پادرمیانی و میانجیگری رییس کمیته ملی المپیک برای بازگرداندن مجدد کیانوش رستمی به اردوی تیم ملی وزنه برداری اتفاقی قابل تقدیر بود، اما مطمئن باشید چالش جدی بعدی مسئولان ورزش، مدیریت فدراسیون وزنه برداری و کادرفنی تیم ملی (هم وزن بودن کیانوش رستمی و سهراب مرادی) دو اسطوره عنواندار و مدعی وزنه برداری ایران در دسته 96 کیلوگرم است! زیرا این دسته وزنی یعنی 96 کیلوگرم، از این پس طبق قانون جدید فدراسیون جهانی جزو اوزان المپیکی به شمار می رود. بنابراین کیانوش رستمی که قبل از بازی های آسیایی 2018 اندونزی رسما وزن بدنش را تغییر داد و از دسته وزنی قبلی (85 کیلوگرم) که کلا از اوزان وزنه برداری حذف شد، به دسته وزنی جدید یعنی 96 کیلوگرم تغییر وزن داده است، قطعا اگر برای المپیکی شدن دنبال کسب دوبنده تیم ملی است باید در همین وزن بماند و کوشش کند تا به رکوردهای استاندارد این وزن برسد. زیرا یک وزن پایین تر از دسته 96 کیلوگرم یعنی دسته وزنی جدید (87 کیلوگرم) طبق قوانین فدراسیون جهانی وزنه برداری فقط در رقابت های جهانی مجاز است و به رسمیت شناخته می گردد، اما در المپیک نزدیک وزن به شرایط کیانوش فقط دسته وزنی (81 کیلوگرم) است و یا همین وزن جدید او یعنی دسته وزنی (96 یلوگرم) بنابراین چون کیانوش قطعا توانایی کم کردن کیلوهای زیاد و رفتن به دسته وزنی (81 کیلوگرم) را ندارد، بنابراین او رفتن به سومین المپیک تاریخ ورزشی خود قطعا در همین دسته وزنی 96 کیلوگرم باقی می ماند. از طرفی دیگر ما دراین دسته وزنی، سهراب مرادی را داریم که او بدون تردید با افتخارات و عناوین ارزشمندی که در2، 3 سال گذشته کسب نموده است شانس و بخت نخست کسب نشان طلایی رنگ دسته 96 کیلوگرم بازی های المپیک 2020 توکیو به شمار می رود. البته رکوردهای سهراب مرادی و توانمندی او به قدری بالا است که سهراب حتی در دسته 109 کیلوگرم که یکی دیگر از اوزان جدید المپیکی است، هم می واند مدعی کسب مدال در توکیو باشد، اما مطمئنا هیچ عقل سلیمی این را توصیه نمی کند که شما نقد را رها کنی و بروی بدنبال نسیه ای که هیچ اعتباری به وقوعش نیست! پس سهراب مرادی هم بعنوان یکی از مسجل ترین مدال های طلای وزنه برداری ایران با تحلیلی که داشتیم، هرگز نمی پذیرد که وزن اختصاصی اش را ترک کند و بخاطر حضور کیانوش در سومین المپیک تاریخ ورزشی اش برود 2 وزن بالاتر! از همه این موارد مهمتر 2 اتفاق دیگر و قوانین جدیدتری است که بواسطه آن دست و پای کادرفنی و فدراسیون برای حل کردن این معضل بیش از قبل بسته می ماند. اول اینکه فدراسیون جهانی بخاطر دوپینگ و محرومیت های قبلی، فقط 4 سهمیه در المپیک 2020 توکیو به وزنه برداری ایران اختصاص داده است! 2 وزنه بردار زن و 2 وزنه بردار مرد. بنابراین کاملا شفاف و روشن است که ما چون در بخش بانوان به تازگی فعالیت های خود را شروع کردیم توانمندی برای کسب سهمیه و اعزام در این بخش نداریم. پس این دو سهمیه برای ما اصلا بود و نبودش خیلی تفاوتی ندارد. فقط می ماند 2 سهمیه در بخش مردان که فدراسیون جهانی وزنه برداری با قانون منع اعزام 2 وزنه بردار در یک وزن رسما و قانونی خیال فدراسیون را بابت اینکه به طور مثال کیانوش رستمی و سهراب مرادی را در دسته 96 کیلوگرم به عنوان 2 نماینده کشورمان به توکیو اعزام کند را راحت کرد. به همین دلیل تردیدی نیست که حضور این دو وزنه بردار قدرتمند و صاحب نام به صورت مشترک در یک وزن المپیکی دیر یا زود برای مدیریت فدراسیون وزنه برداری مجددا تبدیل می گردد به چالشی جدید که عبور از آن مطمئنا کار این سیستم و ساختار ضعیف نیست. ضمن اینکه قطعا برای المپیکی شدن سوای کیانوش رستمی و سهراب مرادی مدعیان دیگری هم در تیم ملی بزرگسالان همچون علی هاشمی، سعید علی حسینی، رضا بیرالوند و یا حتی علی داودی جوان هم وجود دارد که همین موضوع یعنی سهمیه محدود(2 سهمیه) و این همه مدعی بزودی مسائل و بحران جدی را پیش روی وزنه برداری قرار می دهد که عبور از آن سخت و سخت است.
با تور چین ما همراه اشید
مخفی کاری در عزل و نصب ها
یکی دیگر از مسائل ریشه ای و اصلی سیستم مدیریتی فدراسیون وزنه برداری که بیانگر ناشی گری مدیریتی، نداشتن استراتژی کارآمد و برنامه ریزی اصولی در این مجموعه است، نداشتن یک نگاه فنی و دقیق در انتخاب افراد متخصص و نیز سوزاندن سرمایه های ناب وزنه برداری ایران است! سرمایه هایی بی بدیل در این رشته ورزشی که در سایر رشته های ورزشی به ندرت می توان مثل آنها را پیدا کرد. کلا مدیریت فعلی وزنه برداری را در یک کلام می توان استاد (سوزاندن نسل طلایی وزنه برداری) و تخریب چهره های ماندگار این رشته المپیکی دانست. زیرا نوع انتخاب و بعد از آن نیز تخریب و مخفی کاری های عجیب و غریبی که در عزل و نصب های اجرا شده در این مجموعه وجود دارد، خود به تنهایی بیانگر موضوعی است که به آن اشاره کردیم. در این خصوص فقط کافی است، نیم نگاهی به احکام متعدد و بی شمار تودیع و معارفه این مجموعه در طول سه سال و اندی که از عمر مدیریتی این فدراسیون می گذرد بیندازید. بعد از آن قطعا بدون هیچ تحلیل و یا اظهار نظری متوجه می شوید که چه وضع نابسامان و هرج و مرج عجیبی در سیستم عزل و نصب ها و انتخاب های عجیب و غریب این مجموعه نهفته است. درست مثل لاپوشانی کردن موضوع مربوط به خداحافظی ریحانه طریقت نایب رییس پیشین بانوان فدراسیون وزنه برداری و به کار گماردن خانم قهرمانی که هیچ سررشته ای از وزنه برداری ندارد به عنوان سرپرست جدید نایب رییسی بانوان بدون هیچ دلیل منطقی و یا انتشار خبری مبنی بر عزل نایب رییس قبلی و جایگزینی دیگری در این پست.
منبع: ایران ورزشی