9 نشانه که به شما می گوید باید به رابطه عاشقانه خود انتها دهید
به گزارش بارازعلی، دلایل مهمی وجود دارد که برای انتها دادن به یک رابطه نادیده گرفته می گردد. در اینجا سرنخ های مهمی را با هم مرور می کنیم که می توانند به شما یاری نمایند تا بفهمید واقعاً می خواهید چه کاری انجام دهید.
اگر به جدایی از شریک عاطفی خود فکر می کنید، احتمالاً در حال حاضر با احساسات پر تنشی روبرو هستید؛ شاید احساس گناه می کنید و یا شاید هم ترس از اتفاقات بعدی، ناامیدی و غم و اندوه شما را فلج نموده است و مطمئن نیستید تصمیم درست چیست.
دلایل مهمی وجود دارد که برای انتها دادن به یک رابطه نادیده گرفته می گردد. در اینجا سرنخ های مهمی را با هم مرور می کنیم که می توانند به شما یاری نمایند تا بفهمید واقعاً می خواهید چه کاری انجام دهید.
نحوه تصمیم گیری
هنگام تصمیم گیری در خصوص اینکه آیا باید رابطه خود را تمام کنید، مهم است که سه چیز را در نظر بگیرید:
1. این رابطه چگونه بر شما و رفاه شما تأثیر می گذارد؟
2. آیا اگر هر دوی شما کوشش کنید می توان مسائل را حل کرد؟
3. آیا شما و شریکتان مایل به ایجاد تغییرات لازم هستید؟
با افراد مورد اعتماد زندگی تان مانند دوستان یا خانواده، مشورت کنید تا به شما یاری نمایند از دیدی عینی تر و از دید نفر سوم به شرایط خود نگاه کنید. گاهی اوقات افراد خارج از یک رابطه می توانند مسائل را واضح تر ببینند.
به یاد داشته باشید تصمیم به جدایی از کسی، اگرچه گاهی دردناک است، اما مراقبت از خود و احتیاجهایتان در اولویت است. از طرف دیگر، تصمیم به ماندن به این معنا نیست که بعداً نمی توانید به رابطه انتها دهید.
چه زمانی باید به انتها دادن رابطه فکر کنیم؟
1. رابطه استرس زیادی در زندگی شما وارد می نماید.
به همان میزان که ممکن است بخش های خوب رابطه تان را دوست داشته باشید، اگر لحظاتی که واقعاً از آن ها لذت می برید در مقایسه با لحظاتی که پر از استرس و نارضایتی است کم تر باشد، ممکن است نشانه ای از این باشد که زمان جدایی فرا رسیده است
2. شریکتان از مرز های شما عبور می نماید.
اگر شریک عاطفی شما، مرز های فیزیکی و عاطفی شما را به گونه ای زیر پا بگذارد که باعث گردد شما احساس بی قراری یا ناامنی کنید، این شرایط می تواند علتی برای جدایی باشد.
زیر پا گذاشتن مرزهایتان ممکن است به نظر شما را وادار به انجام کار هایی کند که با آن ها راحت نیستید، نادیده گرفتن عمدی احتیاج ها و انتظاراتتان پس از بیان شفاف آنها، یا آسیب رساندن به سلامت جسمی یا عاطفی شما با اعمال طرف مقابل.
3. در اطراف شریکتان احساس تنش و بی قراری می کنید.
اگر دائماً در اطراف شخصی احساس نگرانی می کنید، این نشانه آن است که احساس امنیت کامل نمی کنید. دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است این اتفاق بیفتد؛ شاید شما همواره نگران هستید که اگر او را ناراحت کنید واکنش بدی در انتظارتان باشد، یا اینکه اگر اشتباهی مرتکب شوید ممکن است او شما را ترک کند.
همه ما سزاوار این هستیم که در روابطی باشیم که در آن احساس امنیت کامل داشته باشیم تا خودمان باشیم و احتیاج های خود را بدون ترس از نوسان، تلافی یا رها شدن بیان کنیم.
4. شما به امید تغییر یافتن طرف مقابل به رابطه ادامه می دهید.
بسیاری از مردم معتقدند که شریک زندگیشان تغییر خواهند کرد؛ برای مثال زمانی که به نقطه عطفی برسند یا زمانی که بعضی از عوامل استرس زای بیرونی کاهش یابد، متعهدتر، فهمیده تر یا مهربان تر می گردد. تضمینی نیست که صد در صد این اتفاق بیافتد. اگر مطمئن باشید که شریک زندگیتان هرگز تغییر نمی نماید، آیا همچنان به رابطه خود ادامه می دهید؟
5. شریکتان بار ها و بار ها اعتماد شما را از بین برده است.
اگر احساس امنیت در رابطه و اعتماد به طرف مقابل به علت خیانت های مداوم برای شما سخت است، نشانه آن است که ممکن است تنها با رها کردن او برترین لطف را در حق خود نموده باشید.
6. تعهد در رابطه برای شما سخت است.
ناتوانی در تعهد ممکن است نشانه این باشد که شما واقعاً نمی خواهید در این رابطه باشید. اگر نمی توانید بدون دروغ گفتن یا شکستن اعتماد طرف مقابلتان، با او باشید، یا اگر برای وفاداری به سختی می افتید، با انتها دادن به این رابطه، هم به او و هم به احتیاج های درونی تان احترام بگذارید.
7. نمی توانید از شریک زندگیتان انتقاد نکنید.
آیا دائماً چیز هایی در خصوص شریکتان پیدا می کنید که باعث انتقاد از او می گردد؟ اگر برای احترام گذاشتن، ارزش گذاری یا پذیرفتن شریک خود به گونه ای که هست مشکل داری، نشانه آن است که احتمالا به درد هم نمی خورید. شما باید با کسی باشید که به او خیلی فکر می کنید و از بودن با او لذت می برید و شریک شما نیز لیاقت این را دارد که با کسی باشد که او را همانطور که هست دوست دارد و می پذیرد.
8. زندگی شما با هم سازگار نیست
شما ممکن است شریک زندگی خود را دوست داشته باشید، اما شاید باور های مذهبی مختلف باشید، دیدگاه های متفاوتی در خصوص بچه دار شدن یا سبک زندگی متفاوتی داشته باشید.
شاید کوشش برای نزدیک کردن جهان ها هم جواب دهد، اما انتها دادن به یک رابطه به علت این نوع ناسازگاری های زندگی نیز اشکالی ندارد. شما باید خودتان تصمیم بگیرید که با کدام تفاوت ها می توانید زندگی کنید و غلبه بر کدام شان سخت است.
9. نمی توانید آینده ای برای رابطه خود متصور شوید.
اگر می دانید که در نهایت در پی یک رابطه جدی و طولانی مدت هستید، مهم است که در خصوص تصمیم خود برای با هم ماندن فکر کنید. اگر نمی توانید خود را در درازمدت با شریکتان تصور کنید، احتمالاً به نفع هر دو نفر است که از هم جدا شوید.
منبع: روزیاتو
منبع: فرادید